نیمه دوم سال دوم
سلام عشقم میخام نیمه دوم سال دوم رو بنویسم .از بعد از سفر شمال تا 14ماهگی چیز خاصی واسه ندارم جز اینکه راه نمی رفتی و ما حسابی نگران شده بودیم .البته با کمک ما یا مبل و وسائل دیگه میتونستی راه بری ولی مستقلا نه.تا این که یه روز دوستم (مامان بهار)پیشم بود وما تو آشپزخونه بودیم و شماتو هال که یه دفعه دیدم داری تاتی تاتی میای پیشمون .قربونت برم که خیلی خوشحال بودی و پز میدادی .منم تا تونستم برات جیغوکل کشیدم .دلارام ره رفته دیرام دارام در رفته فردای روزی که راه افتادی رفتیم بازار و برات یه سه چرخه قرمز و خوشکل خریدیم.جالب بود که خیلی خوب و حرفه ای باش بازی میکردی و صدای موتور در می اوردی با اینکه هیچوقت سوار موتور...
نویسنده :
زری
13:27